سابقه تولید پارچه فاخر در ایران به عنوان اولین کشور صاحب این هنر به دوران اشکانی بر گردد و اگرچه از دوران هخامنشی پارچههای زیادی برایمان به جا نمانده با توجه به تکاملی بودن این هنر صنعت میتوان ادعا کرد هخامنشی نسبت با سایر مهارت های بجای مانده، در پارچه بافی نیز کم نداشت و از زمان اشکانی نخ های گلابتون (نخ هایی که از طلای خالص درست میشوند) در پارچهها استفاده میشد. این هنر در دوران ساسانی آنقدر رواج پیدا کرد که رونق تجاری کشور وابسته به فروش پارچههای نفیس ابریشمینی بود که به شرق دور یعنی امپراطوری چین به عنوان تولید کننده ابریشم و غرب دور صادر میشد.
در دوران صفوی به خصوص شاه عباس به حدی این هنر رونق پیدا کرد که فقط در اصفهان هشتصد نفر در گارگاه شاهی کار میکردند و تجارت این پارچه به میزانی گسترده بود که در مقاطعی شاه عباس دستور داد در ایران فروخته نشود و فقط صادر شود.
بخش زیادی از مخارج حکومت از فروش زربفت و پارچههای نفیس صفوی بود از جمله هزینه سپاه صفوی که مقابل عثمانیها ایستاده و به نوعی تداعی کننده نفت امروز ماست. در دوران صفوی در بیشتر شهرهای ایران؛ از جمله یزد، کاشان، اصفهان که محور اصلی حکومت بود و شهرهایی چون ری، اردبیل، رشت، نیشابور، گرگان، خراسان بافت پارچه رونق داشت.
علی نعیمایی کارشناس بافت پارچههای سنتی و دارای نشان درجه یک هنری در رشته زریبافی و مخملبافی میگوید: صنعت نساجی در ایران سابقه طولانی دارد. پیش از انقلاب صنعتی، ایرانیان در تولید پارچههای فاخر که علمیکاملا پیچیده است صاحب سبک بودند. در دورههایی صادرات این پارچههای نفیس بخشی از درآمدهای کشور را تامین میکرد.
ایرانیان از دوره هخامنشی پارچههای گرانبها تولید میکردند که امروز کمتر از آنها به باقی مانده است؛ اما پارچههای نفیسی از دوره ساسانی در ایران و دیگر موزههای مطرح جهان به یادگار مانده است.
در گذشته پادشاهانی همچون شاه عباس حمایت های زیادی از این صنعت میکردند و سبب میشد این افراد پارچه خاص که تنها متعلق به خودشان بود را به تن کنند. تکنیک بافت و مواد برای بافت این پارچهها متفاوت بوده است که از آن جمله میتوان به بافت با نخهای فلزی همچون طلا (زربافت) و نقره اشاره کرد. همچنین برخی از پارچهها با نخ ابریشم بافته میشد.
این کارشناس افزود: اکنون کارگاههای بسیار محدودی در ایران پارچههای فاخر تولید میکنند، بیشتر تولیدات آنها آرشیو و نگهداری میشوند و بازار جدی برای این محصولات وجود ندارد.
وی آگاه نبودن مردم از ارزش این پارچهها را از دلیل فراموشی این صنعت دانست و گفت: امروزه تعداد زیادی از افراد در ایران متمول هستند و کمتر از شاهان زندگی نمیکنند، ماشینهای تک و خاص دارند و لباسهایی با نشانهای تجاری (برند) گران قیمت میپوشند ولی از وجود این کالای نفیس بی خبرند.
نعیمایی یکی از کاربریهای این پارچهها را استفاده از آنها روی مقبره امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) نام برد و افزود: پارچه زربفتی که در حال حاضر روی سنگ مقبره امام رضا (ع) قرار دارد توسط مرحوم محمود محمودی، قربان ریوندی و مرحوم محمد سلیمیان بافته شده است و غلام قربانی، روح الله دهقانی و من بهعنوان کمک بافنده در کنارشان فعالیت کردیم. این پارچهها به دلیل آنکه ناب هستند و ارزش بسیاری دارند در موزه آستان قدس رضوی نگهداری میشوند.
این پارچه های فاخر از نخ طلا و ابریشم بافته میشود و نکته مهم در آن همان زر است، ولی ارزش آن فقط به خاطر نخ طلا نیست بلکه به دلیل پیچیدگی بافت پارچه است، چون نقش پارچه در آن بافته میشود و چاپ وجود ندارد بافت آن با دستگاههای بزرگ ۵-۶ متری انجام میشود که حتما باید در کارگاه بزرگ قرار بگیرند. حتی بافت یک قطعه کوچک هم با همین دستگاه بزرگ ممکن است.
پیچیدگی این دستگاه و شیوه بافت دشوار آن نشان میدهد تمدن ساسانی آنقدر قوی بوده که توانسته کاری را انجام دهد که در کشورهای دیگر مشابه نداشته است. در آن دوره پارچه ایران به اندازه معماری و ادبیات اهمیت داشته اما بعد از قاجار ناگهان این صنعت از بین رفت. این پارچه از نظر فنی گنجی است که نظیر ندارد و همه مستشرقین با احترام با آن برخورد میکنند.
پارچه فاخر یک پارچه بصری است و ممکن است پوشش راحتی نباشد، اما ارزش بصری دارد. طراحان لباس میتوانند با یک قطعه از این پارچه که تا سال ها برای افراد باقی میماند لباس های ارزشمندی تولید کنند. بیشتر مشتریان پارچه زربفت کسانی هستند که با این کار آشنا شده و بافت آن را دیده اند و عظمت آن را متوجه شدهاند. کسی که مراحل کار را میبیند با افتخار آن را میخرد.